سرنوشت غمانگیـز لوح طلایی هخامنشی که رضاشاه آن را قباله ایـران نامید! +تصویـر
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۹۲۹۷۹
یکی از باستانشناسان برای مطالعه روی الواح زرین و سیمین هخامنشی به موزه ملی رفته بود که متوجه شد یکی از آنها نیست.
این موضوع، سرآغاز پیبردن به یکی از غمانگیزترین اتفاقات باستانشناسی ایران، یعنی معدومکردن یکی از این لوحها بود؛ لوحی که به همراه ۳ لوح طلا و نقره دیگر از مهمترین اسناد تاریخی این سرزمین بود و قیمتی برای هیچکدام از آنها متصور نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۴ لوح طلا و نقره که در دوره هخامنشیان زیر خاکهای کاخ آپادانا دفن شده بود، ۲۵۰۰ سال بعد در همان نقطه یافت شد. ماجرا به آخرین روزهای شهریورماه سال ۱۳۱۲ برمیگردد؛ یعنی زمانی که سرپرست کاوشهای باستانشناسی وقت تختجمشید، پروفسور «ارنست هِرتسفلد» برای مرخصی به آلمان رفت و دستیار او پروفسور «فردریک کِرِفتر» بههمراه سرپرست ایرانی کاوش و چند کارگر عرب در تختجمشید ماندند.
کرفتر که از ابتدای کاوش در کاخ آپادانا به دنبال شباهتهایی میان این اثر هخامنشی با آنچه پیش از آن در بینالنهرین دیده بود میگشت، رفتن هرتسفلد را فرصت مناسبی دید تا فکرش را به مرحله عمل درآورد؛ یک چاله چهارگوش به اندازه تقریبی نیممتر در نیممتر و به ارتفاع نزدیک به ۱۵ سانتیمتر که در زاویه شمالغربی تالار مرکزی آپادانا بود، توجه کرفتر را جلب کرده بود.
او حدس میزد که باید در این چاله سند مهمی از دوره هخامنشیان مدفون باشد، برای همین دستور حفاری داد. پس از چندی، در عمق ۸۰ سانتیمتری خاک و پس از برداشتن تختهسنگ ناهموار و بزرگی، جعبه سنگی چهارگوش، زیبا و منظمی دیدند که درون آن ۲ لوح زرین و سیمین به خط میخی قرار داشت.
همچنین زیر جعبه و درون خاک، ۴ سکه طلا و ۲ سکه نقره مربوط به دوره هخامنشی هم دیده میشد. ۲ روز بعد یعنی ۳۰ شهریورماه، به دستور کرفتر گوشه جنوبشرقی تالار مرکزی آپادانا هم مورد کاوش قرار گرفت که مجددا جعبه سنگی دیگری پیدا شد که درون آنهم ۲ لوح زرین و سیمین و ۶ سکه هخامنشی قرار داشت.
رضاخان که از مضمون نوشته الواح مطلع میشود، اعلام میکند که این الواح قباله کشور ایران است و با آثار مکشوفه از تختجمشید نباید مثل حفاری باستانشناسی شوش رفتار شود. در آن زمان طبق قراردادی میان فرانسویها با دولت ایران، هرآنچه از حفاری در شوش به دست میآمد به صورت مساوی میان فرانسه و ایران تقسیم میشد.
پس از آن ۲ لوح زرین و سیمین راهی موزه ملی میشود و ۲ لوح دیگر به موزه سلطنتی کاخ گلستان سپرده میشود. با ساخته شدن برج آزادی تهران، به دستور محمدرضا پهلوی ۲ لوح زرین و سیمین موزه کاخ گلستان به موزه آزادی برده میشوند و تا انقلاب اسلامی همانجا میمانند.
پس از آن، هر دو لوح به موزه ایران باستان فرستاده میشوند اما شماره ثبت الواح تازهوارد با دو شیء دیگر تداخل پیدا میکند و یک نفر از این موضوع آگاه میشود؛ نصرتالله معتمدی، باستانشناس، رئیس اسبق موزه ملی ایران و امیناموال وقت الواح زرین و سیمین هخامنشی.
زمان میگذرد تا سال ۱۳۷۷ که تغییراتی در سمتهای امیناموال موزه ملی رخ میدهد. معتمدی به عنوان سرپرست، راهی کاوشهای باستانشناسی تپه زیویه در کردستان میشود و زمانی که خبر نبودن یکی از الواح به گوش سیدمحمد بهشتی – رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی – میرسد او را به تهران فرامیخوانند. او در ابتدا اظهار بیاطلاعی میکند اما زمانی که لب به سخن باز میکند، قصه تلخ نابودی لوح زرین نقل رسانهها میشود.
معتمدی اعتراف میکند که یک لوح زرین از ۴ لوح هخامنشی را تکهتکه و با کمک برادرزنش آب کرده و سپس این لوح ارزشمند را به طلافروشان به قیمت یکمیلیون تومان فروخته است.
معتمدی باستانشناس باسابقهای بود که کاوشهای بسیاری در محوطههای باستانی داشت، برای همین هم به خاطر شناختی که روی موضوع میراث فرهنگی داشت کسی باور نمیکرد این بلا را سر یکی از مهمترین اسناد تاریخی ایران بیاورد.
به گفته میرعابدین کابلی – از پیشکسوتان باستانشناسی – که از همدورهایهای معتمدی است، او در سال ۱۳۷۷ به جرم تخریب اموال ملی، به پرداخت عینالمال محکوم و برای همیشه راهی زندان میشود. در هر صورت ۴ لوح زرین و سیمین را دیگر به ۴ لوح نمیشناسند، چراکه یکی از آنها دیگر نیست.
گنجینه دوقلو
«داریوششاه میگوید: این کشوری است که من دارم از سکستان تا آن سوی سغد و تا کوشا (حبشه) و از هند تا اسپارت، که اهورامزدا به من بخشیده است. اهورامزدا مرا و خاندانم را پاس دارد.»
این متن، بخشی از ترجمه متنی بود که به ۳ زبان پارسیباستان، ایلامی و بابلی روی لوح نوشته شده بود.
تصویر بالا، تنها بازمانده از دوقلوهای الواح زرین است که شباهت بسیاری با لوح نابود شده داشت. در عکس پایین، کِرِفتر - کاشف الواح - کنار جعبه حاوی لوح که به درازا و پهنای ۳۳ سانتیمتر و قطر یکونیم میلیمتر بود نشسته است. این لوح به همراه لوح سیمین دیگری درون جعبه قرارداشت.
منبع: همشهری
منبع: خرداد
کلیدواژه: باستان شناسی لوح هخامنشی باستان شناسی موزه ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۹۲۹۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا میدانید قدیمیترین مقابر صخرهای ایران کجاست؟
جام جم آنلاین؛ گوردخمههای ایران، از ارزشمندترین مکانهای باستانی و بناهای صخرهای کشور است. بسیاری از این گوردخمه ها را می توان در استان کرمانشاه پیدا کرد. کرمانشاه یکی از تاریخی ترین مناطق کشور است که چند مورد از معتبر ترین سایت های باستانی دنیا همچون محوطه تاریخی بیستون را در دل خود جای داده است. یکی دیگر از این سایت های معتبر باستانی، گوردخمه اسحاق وند یا سکاوند است.
گوردخمه ها از قدیمی ترین انواع معماری صخره ای در ایران است که در دل کوه ها و صخره های مرتفع تراشیده می شدند. این بناهای صخره ای در حقیقت مقبره هایی هستند که متوفیان (افراد دارای اهمیت) را در آن ها به خاک می سپردند. نحوه خاکسپاری این متوفیان در ایران باستان به طرزی متفاوت بود. ایرانیان خاک را مقدس می دانستند، بنابراین، از دفن کردن اجساد درون آن خودداری کرده و آن ها در محفظه های صخره ای مخصوصی که تراشیده بودند، قرار میدادند.
از ایران باستان گوردخمه های بسیاری باقی مانده است که باستانشناسان در مورد قدمت آن ها اتفاق نظر ندارند. بسیاری از گوردخمه های کشور مادی هستند، بسیاری هخامنشی اند و برخی نیز به دوره های بعدی مربوط اند. در واقع گوردخمه های ایران را می توان به گوردخمه های مادی، گوردخمه های هخامنشی و گوردخمه های پس از هخامنشیان تقسیم کرد.
اسحاق وند، بنایی مادی یا هخامنشی
گوردخمه های اسحاق وند در حقیقت سه گوردخمه تاریخی هستند که ابعاد متفاوتی دارند. این گوردخمه ها در استان کرمانشاه، در حدود ۲۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان هرسین و در دل صخره های مرتفعی مشرف به روستای «دهنو» واقع شده اند. این گوردخمه ها به سکاوند نیز شهرت دارند و مردم محلی این منطقه به آن ها «فرهاد تاش» می گویند. به دلیل وجود روستایی به نام اسحاق وند در حوالی این گوردخمه ها، نام آن ها را اسحاق وند گذاشته اند.
پیرامون قدمت این گوردخمهها، اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. بسیاری از باستان شناسان خارجی و داخلی، قدمت گوردخمه اسحاق وند را به دوره مادها نسبت می دهند. ولی برخی نیز همچون هرتسفلد، آن ها را مربوط به دوره هخامنشیان می دانند. طبق نظر ارنست امیل هرتسفلد باستان شناس آلمانی تبار، گوردخمه میانی، مقبره گئومات مغ است. داریوش اول در کتیبه بیستون خودش، داستان سرکوبی گئومات مغ یا همان بردیای دروغین را به تفصیل تعریف کرده است. عده کمی نیز این مقابر صخره ای را مربوط به دوره سلوکیان می دانند. به هرحال طبق نظر بسیاری از باستان شناسان، احتمال اینکه این گوردخمه ها مادی باشند بیشتر از هخامنشی بودن آن هاست.
مجموعه اسحاق وند یا سکاوند، متشکل از سه گوردخمه است که هر کدام ابعاد متفاوتی دارند. گوردخمه سمت راستی نسبت به دو گوردخمه دیگر، در ارتفاع بالاتری قرار گرفته است و حدود ۲.۱۰ متر عرض دارد. عرض دریچه گوردخمه میانی ۱.۶۳ متر است و عمق آن نیز ۱.۷۵ متر می باشد. گوردخمه سمت چپ نیز ۸۵ سانتی متر عمق دارد و عرض آن ۲.۱۰ متر است.
در اطراف تمام این گوردخمه ها تزئینات ساده ای تراشیده شده اند. علاوه بر قاب بندی های ساده ای که دور تا دور این سه گوردخمه ایجاد شده اند، در قسمت بالای گوردخمه میانی، تصویر تمام قد مردی با ارتفاع ۱.۸۷ متر به صورت نیمرخ و به زیبایی هر چه تمام تراشیده شده است. این فرد که هویتش مشخص نیست، لباسی بلند و چیندار به تن کرده است و دست های خود را به حالت دعا و نیاش پروردگار به سمت آسمان و جلوی صورتش بلند کرده است. همچنین در مقابل این فرد، یک آتش دان با ارتفاع حدود ۹۴ سانتی متر و یک مشعل سوزان با ارتفاع ۸۳ سانتی متر قرار گرفته است. پشت سر این مشعل و آتش دان، فردی با قامت حدود ۸۰ سانتی متر حجاری شده است که به نظر می رسد در حالی که دستهایش رو به سمت آسمان است، از پشت سرش چیزی را بر دست دارد.
شهرستان هرسین در ۴۴ کیلومتری جنوب شرق کرمانشاه قرار دارد.